( اهورا ایمان ) تقدیم به قلبِ پُرمهرِ پدران گرانقدر ..

آینه از عطرِ تو لبریز ؛ کوچه از خاطره سرشارخونه با یادِ تو روشن ؛ خونه با خوابِ تو بیداربا تو بیداره ستاره ؛ بی تو بی برگه اَقاقیتو نباشی نه درختی ؛ نه گلی می مونه باقیتو ندیمِ اَطلسیها ؛ تو بهارِ خونه بودیپدرم، برای بودن ؛ تو چه عاشقونه بودیشونه هات پناهِ گریه ؛ تو هجومِ غصه و غمجاریِ دستِ تو بوده ؛ روی هرچی زخمه مرهممثلِ شونه هات شکسته ؛ دلم از این همه غربتبی تو موندن بی تو بودن ؛ واسه من نمیشه عادت ..!  

( اهورا ایمان ) تقدیم به قلبِ پُرمهرِ پدران گرانقدر ..

آینه از عطرِ تو لبریز ؛ کوچه از خاطره سرشارخونه با یادِ تو روشن ؛ خونه با خوابِ تو بیداربا تو بیداره ستاره ؛ بی تو بی برگه اَقاقیتو نباشی نه درختی ؛ نه گلی می مونه باقیتو ندیمِ اَطلسیها ؛ تو بهارِ خونه بودیپدرم، برای بودن ؛ تو چه عاشقونه بودیشونه هات پناهِ گریه ؛ تو هجومِ غصه و غمجاریِ دستِ تو بوده ؛ روی هرچی زخمه مرهممثلِ شونه هات شکسته ؛ دلم از این همه غربتبی تو موندن بی تو بودن ؛ واسه من نمیشه عادت ..!  

( سعدی همیشه خوب )

من آن نی‌ام که حلال از حرام نشناسم .. شراب با تو حلال ا‌ست و آب بی‌تو حرام ..!     

( مـونا برزویـی )

نفسـم بنـد مـیاد وقتـی اِنقـد زیـاد ؛ سختــِ فاصلـه گرفتـن از تــو بـی تـو تـَب نمیکنـم دیگـه صَبــ نمیکنـم ؛ سیـر نمیشـه نفسِ مـن از تــو اگـِ سرگردونـی حالمـو میدونـی ؛ نخـواه عاقـل شـم و دَســ بـردارم ! واسـه ی راه رفتـن سمـتِ دریـا رفتـن ؛ مـن بـه جـز تــو چـه دلیلـی دارم ! هرکسـی نـِگام کنـه عشـقِ تــو میبینـه ؛ همـه چیـم مالِ توئـه مگـر کـه غیـراز اینـه حـق دارن ایـن چشمـات اگه پـُر تـَوقُعـن ؛ آخـه تــو ایـن دنیـا چَنــ نفـر شِکـل تُـوئـن مـن بـه ایـن معروفــَ م کـه بـدعاشـق میشـم ؛ تــوکـه میدونستـی چـرامـوندی پیشـم ! معـروفــَ م کـه بـد عاشـق میشـم ؛ تــو کـه میدونستـی چرا مـوندی پیشـم ! نفســم بنــد مــیاد ..!

( رضا اشعاری )

تو آخرین عابر از این زمستونی، نامِ گل یخ رو تویی که میدونی، تویی که میتونی، تو فصلِ سردِ من، طلوع کنی با عشق، به مرزِ دردِ من، گلِ یخم امّا، گریزون از سرما، بذار توی دستات آب بشم از گرما، ببر منو با خود به فصلِ آفتابی، آشتی بده من رو با عشق و بی تابی، ببر منو با خود ای بهترین آخر، موندنِ من مرگه ای آخرین یاور..     

( وحشی بافقی )

ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم. امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم. دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند. از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم. رم دادن صید خود از آغاز غلط بود. حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم. کوی تو که باغ ارم و روضه خلد است. انگار که دیدیم ندیدیم، ندیدیم. صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن. گر میوه یک باغ نچیدیم، نچیدیم. سر تا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل. هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم. وحشی سبب دوری و این قسم سخنها. آن نیست که ما هم نشنیدیم، شنیدیم.

( وحشی بافقی )

ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم. امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم. دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند. از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم. رم دادن صید خود از آغاز غلط بود. حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم. کوی تو که باغ ارم و روضه خلد است. انگار که دیدیم ندیدیم، ندیدیم. صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن. گر میوه یک باغ نچیدیم، نچیدیم. سر تا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل. هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم. وحشی سبب دوری و این قسم سخنها. آن نیست که ما هم نشنیدیم، شنیدیم.

هفت نصیحت ..

گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن ( مثل رود ) باشفقت و مهربان باش ( مثل خورشید ) اگر کسی اشتباه کرد، آن را بپوشان ( مثل شب ) وقتی عصبانی شدی، خاموش باش ( مثل مرگ ) متواضع باش و کبر نداشته باش ( مثل خاک ) بخشش و عفو داشته باش ( مثل دریا ) اگر می خواهی دیگران خوب باشند، خودت خوب باش ( مثل آینه )

( حسین پناهی )

حقیقت این است .. فرودگاه‌ها بوسه‌های بیشتری از سالن‌های عروسی به خود دیده‌اند .. و دیوارهای بیمارستان‌ها بیشتر از عبادتگاه‌ها دعا شنیده‌اند .. به راستی چرا اینگونه ایم؟؟ همه چیز را موکول میکنیم به زمانی که چیزی در حال از دست رفتن است!!